من از روزهایی حرف می زنم ، که اگرچه آمده اند و رفته اند اما با من بسیار نشسته اند..

 

یه نفر که هرکی دلش هرچی بخاد اون براش اجابت میکنه..!

یه نفر که هیچکی نیس..

بهش میگیم خدا!

 

 

+ تاريخ ۱۳۹۹/۰۱/۳۰ساعت نويسنده خزان |

مثلن یکی از همین روزای قرنطینه، یه نفر بیاد بگه دلم برات تنگ شده بود! بیاد بنویسه، کجایی؟

بیاد و اصرار کنه منتظرتم..

 

هشتگ روزای قرنطینه ودلتنگی برای گذشته!

+ تاريخ ۱۳۹۹/۰۱/۱۴ساعت نويسنده خزان |